دادن کادوی خوشگل از طرف پسرم و جریان خریدن عینک
٢ روز پیش علیرضا از خاله فاطی میپرسه که تولد مامانم کی هستش ؟ خاله فاطی هم به شوخی میگه امروز تولد مامانته !! علیرضا جونم میگه یه عینک پانصد هزاری کادو واسه مامانم میخرم .
فردای اون روز دیدم یه نقاشی خوشگل واسم آورد و داد و گفت مامان واسه تولدت هیچی نتونستم بخرم ولی این نقاشی رو واسه تو کشیدم .
علیرضای عزیزتر از جانم خیلی دوستت دارم خیلی خوشحالم کردی اون و رو قلبم نگه میدارم
البته داستان اين عينك خريدن هم مربوط ميشه به قبلا ها يعني تابستون امسال كه عينك آفتابيم و تو سينه جلويي ماشين جلوي آفتاب گذاشته بودم همينكه خواستم بندازم شكست عليرضا ديد من خيلي ناراحت شدم پسر مهربونم از اون روز هي ميگه مامان من واست عينك ميخرم كي تولدته
پسرم با اين نقاشيت بيشتر از عينك يا هر كادوي گرانقيمت ديگري خوشحالم كردي ممنونم ازت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی